طلحه و زبیرهای زمان خود را بهتر بشناسیم! (بخش اول)
- شناسه خبر: 437
- تاریخ و زمان ارسال: 18 مرداد 1401 ساعت 12:10
- نویسنده: حسین علیزاده

حسین علیزاده – روزنامه نگار
وقایع تاریخی چه حق و چه باطل، اتفاق افتاده و تمام شده اند و تمام می شوند. اما حقایق تاریخی یعنی جدال بر سر حق و باطل توسط انسان های طرفدار حق و یا طرفدار باطل در هر دوره ای، همواره استمرار داشته، دارد و خواهد داشت.
به عنوان مثال، حادثه عاشورای سال ۶۱ هجری قمری تمام شده و به بایگانی تاریخ پیوسته؛ اما هواداران حقانیت اسلام در طول تاریخ با اقتدا به حضرت امام حسین(ع) و یارانش در مقابل طواغیت زمان و حاکمان فاسد ممالک اسلامی هر دوره در گذر تاریخ، همواره به شیوه قیام عاشورا، به پا خاسته، امر به معروف و نهی از منکر کرده، حتی به شیوه سیدالشهداء و یاران وفادارش به شهادت رسیده اند.
از حقایق تاریخی عبرت آموز که همواره به شکل جدید و روزآمد تکرار شده، اتفاقات زمان خلافت امیرمومنان حضرت علی(ع) است که هنوز هم به رنگ و بوی زمانه به نحو جدیدی تکرار می شوند!
بخشی از این حقایق در کتاب شریف نهج البلاغه آمده است. برای مثال خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه که با برخی از اوضاع زمان ما تطبیق می کند و افرادی که تا امروز در جبهه حق بودند امروز به خاطر منافع شخصی و صنفی و جناحی خود، از جبهه حق جمهوری اسلامی عبور کرده، پشت خاکریزهای دشمنان ملت علیه رهبری، نظام و شهدا و منافع ملی سنگر می گیرند و حقیقت را فدای نفسانیت و منفعت سیاسی و شخصی خود می کنند و حتی به روی ولی فقیه زمان تیغ می کشند درست مثل طلحه و زبیر که بیست و پنج سال در جبهه دفاع از حق علی(ع) بودند اما وقتی حکومت عدل علی(ع) برقرار شد آن را برنتافتند و به زیاده خواهی قد افراشتند و در مقابل حضرت علی(ع) دست به فتنه انگیزی و جنگ زدند!
خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه(چاپ فیض الاسلام، تهران؛ و خطبه ۱۷۴ چاپ صبحی صالح، بیروت) زمانى ایراد شده که به امیرالمومنین علی علیه السلام خبر رسید طلحه و زبیر به سوى بصره رفته اند و قصد دارند آن جا را تصرف کنند و سپس به بهانه خونخواهی عثمان با امام علیه السلام وارد جنگ شوند.
امیر بیان حضرت علی علیه السلام، در این خطبه و سخنرانی، آن حرکت سیاسی طلحه و زبیر را با بیانی رسا تحلیل کرد، پرده های نیرنگ بازانه آن دو نفر را کنار زد و خیانت طلحه و زبیر بر عثمان را معرفى کرد، در عین حال روحیه اصحاب و یارانش را نیز با این کار تقویت فرمود.
این خطبه عمدتاً شامل دو بخش است:
نخست این که امام علیه السلام مى فرماید: تاکنون سابقه نداشته کسى مرا به جنگ تهدید کند؛ چون همه قدرت و شجاعت مرا در جنگ ها دیده بودند؛ بنابراین تهدید طلحه و زبیر یک تهدید بى ارزش و مسخره است.
دیگر اینکه با بیانى منطقى و استدلالى محکم، روشن مى سازد که خونخواهى عثمان -که بهانه طلحه و زبیر براى آتش افروزى جنگ علیه امیرالمومنین بود- امرى است دروغین و خیالى؛ چرا که طلحه بیش از هر کس دستش به خون عثمان آلوده بود و در واقع، این کار از قبیل نعل وارونه زدن است.
امام علی(ع) با این دلیل روشن منطقى از روى توطئه و دروغ طلحه پرده بر مى دارد و نشان مى دهد که او یک سیاست باز دروغگو است که نان را به نرخ روز مى خورد، چرا که وضع او در برابر عثمان -مطابق حصر عقلى- ممکن نبود، از این سه حالت بیرون باشد: یا او را ظالم مى دانست یا مظلوم یا در شک و تردید بود، و هر یک از این ها برخورد مناسبى را مى طلبد، ولى او یک روز در پشت صحنه، مردم را بر قتل عثمان تحریک مى کرد و بعد از قتل عثمان، بلافاصله در مقام دفاع از او برآمد و به خونخواهى او می پرداخت. این است راه و رسم سیاست بازان حرفه اى مکار که گاه در یک روز مسیر خود را یک صد و هشتاد درجه تغییر مى دهند!!!
«مدائنى» از مورخان اهل سنت در کتاب «مقتل عثمان» نقل کرده که طلحه سه روز از دفن عثمان جلوگیرى کرد! تا اینکه بعضى از صحابه به حضرت على(ع) متوسّل شدند که موجبات دفن او را فراهم سازد. طلحه کسانى را در مسیر جنازه عثمان نشاند که آن را سنگ باران کنند. سرانجام جنازه او را به نقطه اى در مدینه به نام «حشّ کوکب»(محلى در نزدیکى بقیع) که یهود، مرده هاى خود را در آنجا دفن مى کردند، آوردند. باز بعضى از افراد طلحه آن را سنگ باران کردند!
حضرت على(ع) کسى را فرستاد و دستور داد از این کار خوددارى کند و بدین ترتیب جنازه عثمان در «حشّ کوکب» دفن شد.
بیایید با مطالعه این خطبه و تفسیر و اطلاعات تاریخی مرتبط با آن؛ “طلحه و زبیرهای زمان” خودمان را که در مقابل ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی ایستاده اند، بهتر بشناسیم. تاریخ تکرار می شود و ما با دیدن خود در آیینه تاریخ می توانیم مسیر خود را از یاران طلحه و زبیریان زمانه جدا کنیم و چونان حجر ابن علی و مالک اشتر چشمانمان بر فرمان رهبری باشد. ان شاءالله.